آیا نوروفیدبک برای درمان ADHD مؤثر است؟
نوروفیدبک برای ADHD چیست؟
اختلال کمبود توجه بیش فعالی یا ADHD می تواند بر میزان توجه ، یادگیری ، کنترل ضربه و سطح فعالیت تأثیر بگذارد. این علائم می تواند زندگی روزمره و سازمان را به چالش بکشد.
از سال 2016 ، مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها (CDC) تخمین زده اند که 6.1 میلیون کودک منبع معتبر در ایالات متحده ، حدود 9.4 درصد ، در بعضی از موارد تشخیص ADHD را دریافت کرده اند.
درمانهای رایج برای کودکان مبتلا به ADHD شامل دارو ، روان درمانی و تغییر در شیوه زندگی است ، اما اینها برای همه مؤثر نیست. برخی رویکردها - به ویژه دارو - می تواند عوارض جانبی ناخوشایندی داشته باشد.
نوروفیدبک درمانی غیر تهاجمی است و شامل دارو نمی شود. برخی از پزشکان معتقدند که این امر می تواند به مدیریت علائم اختلال کمبود فشار خون کمک کند. نامهای دیگر این درمان بیوفیدبک و نوروتراپی است.
در زیر ، در مورد اینکه احتمالاً این روش درمانی ، چه عاملی ناشی از آن و برخی از خطرات ناشی از آن موثر است ، بیشتر بدانید.
نوروفیدبک شامل داشتن الکترودهای متصل به سر و پاسخ دادن به برخی از محرک ها در حالی است که فن آوری ویژه امواج مغزی فرد را نشان می دهد.
در فرد مبتلا به ADHD ، مغز ممکن است الگوهای مشخصه رفتاری ، خصوصاً در لوب فرونتال را نشان دهد. این حوزه با شخصیت ، رفتار و یادگیری مرتبط است.
عملکرد مغز و رفتار شخص به هم مرتبط است. تغییر در رفتار می تواند مغز را تغییر دهد و تغییرات در مغز می توانند رفتار را تغییر دهند.
نوروفیدبک قصد دارد با تغییر مغز رفتار فرد را تغییر دهد.
مغز سیگنالهای الکتریکی قابل اندازه گیری یا امواج تولید می کند. پزشک نوروفیدبک این امواج را معمولاً با وسیله ای به نام الکتروانسفالوگرافی (EEG) اندازه گیری می کند.
پنج نوع موج مغزی وجود دارد: آلفا ، بتا ، گاما ، دلتا و تتا. هر کدام فرکانس متفاوتی دارند که EEG می تواند آن را اندازه گیری کند.
برخی تحقیقات نشان می دهد که مبتلایان به ADHD دارای امواج تتا بیشتر و کمتر از امواج بتا نسبت به افراد بدون اختلال هستند. از نظر تئوری ، نوروفیدبک قصد دارد تا این اختلاف را اصلاح کند.
قبل از اولین جلسه نورو فیدبک ، پزشک سؤالاتی در مورد علائم فرد ، تاریخ درمان و شیوه زندگی می کند.
قبل از هر جلسه درمانی ، فرد به ارائه اطلاعات در مورد علائم خود ادامه می دهد ، زیرا این کار به پزشک اجازه می دهد تا به مرور زمان پیشرفت های خود را دنبال کند.
در شروع هر جلسه ، پزشک الکترودهای در حال اجرا از دستگاه EEG را به سر شخص وصل می کند. اینها فعالیت مغز را اندازه گیری می کنند.
تعداد الکترودها بسته به پزشک و جلسه متفاوت است. الکترودها صدمه نمی بینند و جریان الکتریکی را تحویل نمی دهند. آنها فقط برای اندازه گیری فعالیت مغز در آنجا هستند.
با شروع جلسه ، اسکن در زمان واقعی امواج مغزی فرد روی صفحه نمایش داده می شود.
پزشک متخصص انتظار دارد که وظیفه خاصی را انجام دهد ، انتظار دارد که این کار باعث تغییر امواج مغزی شود.
فعالیت ها ممکن است شامل یک بازی ویدیویی یا محرک های دیگری باشد که مغز را به پردازش اطلاعات به روش های مختلف تشویق می کند. ممکن است موسیقی درگیر باشد ، یا یک لحن واحد ، یا صداهایی که ناگهان متوقف شده و شروع می شوند.
همانطور که مغز به محرک ها پاسخ می دهد ، بازخورد مربوط به EEG نشان می دهد که چگونه محرک ها فعالیت را تغییر می دهند ، تغییر می دهند یا افزایش می دهند.
طرفداران ادعا می کنند که این روند می تواند به آرامی موج های مغز را تغییر داده و بر رفتار فرد و علائم مربوط به ADHD تأثیر بگذارد.
یافته های متفاوتی در مورد اثربخشی نوروفیدبک برای ADHD وجود دارد.
در سال 2009 ، محققان یک متاآنالیز Trusted Source منتشر کردند که به بررسی تأثیر نوروفیدبک بر علائم این اختلال پرداخت. آنها نتیجه گرفتند که نوروفیدبک ممکن است منجر به:
پیشرفت در مقیاس بزرگ در تکانشگری و بی توجهی
پیشرفت در مقیاس متوسط در بیش فعالی
نویسندگان اظهار داشتند که نورو فیدبک ممکن است درمانی "مؤثر و خاص" برای علائم ADHD باشد.
آنها مطالعه ای را انجام دادند که در آن هشت شرکت کننده جوان بین 8 تا 15 سال تحت 30 جلسه نوروفیدبک قرار گرفتند ، در حالی که شش نفر دیگر نوروفیدبک جعلی دریافت کردند. هر دو گروه تغییرات مشابهی را تجربه کردند..
در یک مطالعه مقدماتی منبع معتبر ، همچنین از سال 2013 ، محققان تأثیر نوروفیدبک را با محرکها مقایسه کردند ، یک روش درمانی که بطور گسترده پذیرفته شده برای ADHD است.
شانزده شرکت کننده در سنین 7 تا 16 سال داروهای محرک را مصرف کردند ، و 16 جلسه تحت 30 جلسه نوروفیدبک در طی یک دوره 7-11 ماهه قرار گرفتند. شرکت کنندگانی که این داروها را مصرف کردند ، کاهش علائم ADHD را تجربه کردند ، در حالی که افرادی که تحت عنوان نورو فیدبک پاسخ داده نشدند.
در سال 2014 ، محققان متاآنالیز نتایج پنج مطالعه قبلی در مورد نوروفیدبک و ADHD را منتشر کردند.
آنها ارزیابی والدین و معلمان از کودکانی که تحت معالجه قرار گرفته اند را در نظر گرفتند. به طور کلی ، والدین بهبود در بی انگیزگی ، بی توجهی و بیش فعالی را گزارش کرده بودند ، اما معلمان فقط در بی توجهی شاهد پیشرفت بودند.
محققان به نقل از منبع معتبر گفتند که نوروفیدبک ممکن است برای کودکان مبتلا به ADHD مفید باشد.
نوروفیدبک چیست؟
NFT مانند سایر اشکال بیوفیدبک ، از دستگاه های مانیتورینگ برای ارائه اطلاعات لحظه به لحظه به فرد در مورد وضعیت عملکرد فیزیولوژیکی آنها استفاده می کند. مشخصه ای که NFT را از سایر بیو فیدبک ها متمایز می کند ، تمرکز روی سیستم عصبی مرکزی و مغز است. آموزش نوروفیدبک (NFT) پایه های آن را در علوم اعصاب پایه و کاربردی و همچنین عمل بالینی مبتنی بر داده ها دارد. این جنبه های رفتاری ، شناختی و ذهنی و همچنین فعالیت مغز را در نظر می گیرد.
NFT با ارزیابی عینی فعالیت مغز و وضعیت روانی مقدم است. در حین آموزش ، سنسورها روی پوست سر قرار داده شده و سپس به الکترونیک و نرم افزارهای رایانه ای حساس وصل می شوند که فعالیت های خاص مغز را شناسایی ، تقویت و ضبط می کنند. اطلاعات نتیجه گرفته شده به کارآموز تقریباً فوراً با درک مفهومی تغییر می یابد که تغییرات در سیگنال بازخورد نشان می دهد فعالیت مغز کارآموز در محدوده تعیین شده است یا خیر. براساس این بازخورد ، اصول مختلف یادگیری و راهنمایی پزشک ، تغییراتی در الگوهای مغز ایجاد می کند و با تغییرات مثبت در حالت های جسمی ، عاطفی و شناختی همراه است. غالباً کارآموز آگاهانه از مکانیسم هایی که چنین تغییراتی بوجود می آیند آگاهی ندارد ، اگرچه افراد به طور معمول "احساس حساس" از این تغییرات مثبت را به دست می آورند و غالباً می توانند در خارج از جلسه بازخورد به این حالتها دسترسی پیدا کنند.
NFT یا جراحی یا دارو را شامل نمی شود و نه دردناک است و نه شرم آور. هنگامی که توسط یک متخصص مجاز با آموزش مناسب ارائه می شود ، به طور کلی کارآموزان عوارض جانبی منفی را تجربه نمی کنند. به طور معمول کارآموزان NFT را یک تجربه جالب می دانند. نوروفیدبک در سطح عملکردی مغز عمل می کند و نیاز به طبقه بندی را با استفاده از دسته های تشخیصی موجود فراتر می کند. این فعالیت مغز را در سطح پویایی عصبی تحریک و مهار تنظیم می کند که اساساً اثرات برجسته ای را گزارش می دهد.
تحقیقات نشان می دهد که نوروفیدبک یک مداخله مؤثر برای ADHD و صرع است. تحقیقات مداوم به بررسی تأثیر نوروفیدبک برای سایر اختلالات مانند اوتیسم ، سردرد ، بی خوابی ، اضطراب ، سوء مصرف مواد ، TBI و سایر اختلالات درد می پردازد و امیدوار کننده است.
یک روش خودتنظیم ، NFT با سایر رویکردهای تحریک پذیر عصبی سازگار با تحقیق مانند ورود صوتی و تصویری (AVE) و تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال تکراری (rTMS) که با ارائه یک سیگنال خاص تحریک کننده پاسخ مغز است ، متفاوت است. همچنین NFT براساس تغییرات عمدی در الگوهای تنفسی مانند آریتمی سینوس تنفسی (RSA) نیست که می تواند منجر به تغییر در امواج مغزی شود. در یک سطح عصبی ، NFT به مغز می آموزد که الگوهای برانگیخته و مهاری از مجامع و مسیرهای عصبی خاص را بر اساس جزئیات قرار گرفتن سنسور و الگوریتم های بازخورد استفاده شده از این طریق ، تعدیل کند و انعطاف پذیری و خودتنظیمی الگوهای آرامش و فعال سازی را افزایش دهد.
بیوفیدبک فرآیندی است که فرد را قادر می سازد یاد بگیرد که چگونه فعالیت های فیزیولوژیکی را با هدف بهبود سلامتی و عملکرد تغییر دهد. ابزار دقیق فعالیتهای فیزیولوژیکی مانند امواج مغزی ، عملکرد قلب ، تنفس ، فعالیت عضلات و دمای پوست را اندازه گیری می کند. این ابزارها به سرعت و با دقت "اطلاعات برگشتی" را به کاربر می دهند. ارائه این اطلاعات - غالباً همراه با تغییر در تفکر ، احساسات و رفتار - از تغییرات فیزیولوژیکی مطلوب پشتیبانی می کند. با گذشت زمان ، این تغییرات بدون استفاده مداوم از ساز می توانند تحمل کنند.
فوبیا
طبق اعلام انجمن روانپزشکی آمریکا ، هراسی ترس غیر منطقی و بیش از حد از یک موضوع یا وضعیت است. در اکثر موارد ، ترس شامل احساس خطر یا ترس از آسیب است. به عنوان مثال ، افراد مبتلا به آگورافوبیا می ترسند در یک مکان یا موقعیت غیرقابل اجتناب گیر بیفتند.
علائم ترس از طریق قرار گرفتن در معرض شیء یا وضعیت ترسیده یا بعضی اوقات صرفاً با فکر کردن در مورد جسم ترس دیده می شود. علائم معمول مرتبط با فوبیا عبارتند از:
سرگیجه ، لرزش و افزایش ضربان قلب
بی روح
حالت تهوع
حس غیر واقعی بودن
ترس از مرگ
مشروعیت با شیء ترسیده
در برخی موارد ، این علائم ممکن است به یک حمله اضطراب در مقیاس کامل تبدیل شود.
در پاسخ به این علائم ، برخی از افراد شروع به منزوی کردن می کنند که منجر به بروز مشکلات شدیدی در عملکرد در زندگی روزمره و حفظ روابط می شود.
در برخی موارد ، فرد به دلیل نگرانی مداوم از بیماری های تخیل یا مرگ قریب الوقوع ، ممکن است به دنبال مراقبت های پزشکی باشد.
انجمن روانپزشکی آمریکا فوبیا را به سه نوع مختلف طبقه بندی می کند:
هراس اجتماعی ترس از موقعیت های اجتماعی را شامل می شود. چنین هراسهایی شامل ترس شدید و فراگیر از موقعیتهای اجتماعی است. در برخی موارد ، این ترس ممکن است به یک نوع خاص از وضعیت اجتماعی مانند سخنرانی عمومی متمرکز شود. در موارد دیگر ، مردم ممکن است از ترس اینکه به نوعی خجالت بکشند ، از انجام هر کاری در مقابل سایر افراد ترس دارند.
Agoraphobia شامل ترس از گرفتار شدن در یک مکان یا موقعیت غیرقابل اجتناب است. در نتیجه ، فرد هراسان ممکن است شروع به اجتناب از چنین شرایطی کند. در برخی موارد ، این ترس می تواند آنقدر فراگیر و پرتلاطم شود که فرد حتی ترس از ترک خانه خود باشد.
فوبیای خاص شامل ترس از یک شی خاص (مانند مارها یا پروانه ها و پروانه ها) است. چنین هراسها معمولاً در یکی از چهار دسته مختلف قرار می گیرند: موقعیتی ، حیوانات ، پزشکی یا محیطی. چند نمونه از اشیاء ترس رایج شامل عنکبوت ها ، سگ ها ، سوزن ها ، بلایای طبیعی ، بلندی ها و پرواز است.
نمونه های بیشتر از چهار نوع عمده ترسهای خاص شامل موارد زیر است:
محیط طبیعی: ترس از صاعقه ، آب ، طوفان ، طوفان ، گردباد یا گل آلود.
حیوان: ترس از مارها ، جوندگان ، گربه ها یا پرندگان.
پزشکی: ترس از دیدن خون یا مراجعه به پزشک.
موقعیتی: ترس از پل ها ، ترک خانه یا رانندگی.
شیوع
فوبیا بسیار رایج است ، طبق گفته های انستیتوی ملی بهداشت روان ، هراس های اجتماعی حدود 7 درصد از آمریکایی های بالغ را در یک سال خاص تحت تأثیر قرار می دهند و هراس های خاص تقریباً 9 درصد را تحت تأثیر قرار می دهد. به طور کلی ، زنان بیش از مردان مبتلا هستند.
طبق دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، تنها حدود 10٪ موارد گزارش شده از فوبیا به فوبیای مادام العمر تبدیل می شوند.
تعدادی از روشهای درمانی برای فوبیا وجود دارد ، و اثربخشی هر روش بستگی به شخص و نوع فوبیای آنها دارد.
در درمانهای مواجهه ، فرد به منظور کمک به آنها در غلبه بر ترس خود در معرض شیء ترس خود قرار می گیرد. یک نوع درمان در معرض سیلاب است ، که در آن بیمار برای مدت زمان طولانی بدون فرصتی برای فرار با جسم ترس مواجه می شود. هدف از این روش کمک به فرد است تا با ترس خود روبرو شود و درک کند که شیء ترس به آنها آسیب نمی رساند.
روش دیگری که اغلب در درمان فوبیا استفاده می شود ضد تهویه است. در این روش به فرد پاسخ جدیدی به شیء ترس داده می شود. به جای وحشت در مواجهه با موضوع یا وضعیت ترس ، فرد تکنیک های آرام سازی را برای جایگزینی اضطراب و ترس می آموزد. این رفتار جدید با پاسخ هراس قبلی ناسازگار است ، بنابراین واکنش هراس به تدریج کاهش می یابد. تهویه مطبوع غالباً در مورد افرادی که قادر به انجام درمانهای مواجهه نیستند ، استفاده می شود.
سرانجام ، برای مبتلایان به هراس اجتماعی ، داروهایی مانند دوز کم بنزودیازپین یا به طور بالقوه یک داروی ضد افسردگی (مانند یک مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین یا SSRI) در ترکیب با درمان شناختی - رفتاری می تواند بسیار مفید باشد.
اگر فکر می کنید ممکن است فوبی داشته باشید ، لطفاً از یک درمانگر ، روانشناس یا روانپزشک مجاز استفاده کنید. شما سزاوار هستید که کنترل این ترس را کنترل کنید ، و می توانید با درمان مناسب همراه شوید
رفتار درمانی چیست؟
روشهای درمانی رفتاری برای کودکان و نوجوانان بسیار متفاوت است ، اما همه آنها در درجه اول روی این نکته متمرکز هستند که چگونه بعضی از افکار مشکل ساز یا رفتارهای منفی ممکن است ناخودآگاه یا ناخواسته در محیط یک فرد "پاداش" بگیرند. این پاداش ها یا تقویت ها غالباً در افزایش فراوانی این افکار و رفتارهای نامطلوب نقش دارند. رفتار درمانی می تواند در طیف گسترده ای از علائم روانشناختی در بین نوجوانان و کودکان اعمال شود.
گرچه رفتارهای رفتاری می توانند از نظر اختلال تا بی نظمی متفاوت باشند ، اما موضوع متداول این است که درمانگران رفتاری کودکان و نوجوانان را تشویق می کنند که رفتارهای جدید را امتحان کنند ، به پاداش رفتارهای مطلوب و اجازه دهند که رفتارهای ناخواسته "خاموش شود" (یعنی نادیده گرفتن رفتارهای ناخواسته).
به عنوان مثال ، نوجوانی را تصور کنید که در انجام تکالیف مشکلی داشته باشد. برای تشویق رفتارهای مطلوب (به عنوان مثال ، اتمام کار در خانه) ، والدین یک برنامه پاداش را ایجاد می کنند که شامل کسب امتیاز در هر روز اتمام کار در خانه می شود که می توانید برای دریافت پاداش مورد نظر در پایان هفته معامله کنید (به عنوان مثال استفاده از ماشین برای رفتن. به فیلم ها با دوستان). این پاداش باید کاری باشد که جوانان می خواهند و باید به طور مشخص با یک هدف خاص (اتمام تکالیف) مرتبط باشد. در ابتدا جوانان برای پاداش خارجی کار می کنند ، اما با گذشت زمان ، کار خود آسان تر می شود و می توان پاداش را از بین برد. سپس می توان اهداف جدیدی تولید کرد.
در رفتار درمانی ، والدین و فرزندان یاد می گیرند که رفتارهای مطلوب را کاهش داده و رفتارهای ناخواسته را کاهش دهند.
یک دام مشترک که خانواده ها در آن فرو می روند ، پاداش ناخواسته از رفتار نادرست است. به عنوان مثال ، از نوجوانی که کارهای خانه خود را تمام نکرده است ، بگیرید اما واقعاً می خواهد ماشین را ببرد. با وجود اعتراضات اولیه ، نوجوان همچنان پابرجا مانده و نسبت به والدین خشمگین ، تحریک پذیر و نافرمان می شود. والدین ، پدر و مادر تصمیم می گیرند که دیگر نمی توانند زحمت بکشند و به او اجازه می دهند که ماشین را قرض دهد. به این ترتیب ، والدین ناخواسته رفتار مخالف نوجوان را پاداش می دهند ، یا آن را تقویت می کنند. بهترین راه برای مقابله با این شرایط ، نادیده گرفتن برنامه ریزی رفتارها و تقویت رفتار تحت تعقیب (تلاش های مشق شب) در حد امکان است. متخصصین رفتاری به دنبال درک چنین پیوندهایی بین رفتارها ، پاداشها و یادگیری هستند و به جوانان و والدین کمک می کنند تا رفتارهای خود را برای رسیدن به اهداف فردی و خانوادگی شکل دهند.
انواع روش های رفتاری
مدیریت کلاس درس رفتاری
مدیریت کلاس درس رفتاری نوعی از روش درمانی مبتنی بر شواهد است که به منظور حمایت از رفتارهای مثبت دانش آموزان در کلاس ، ضمن جلوگیری از رفتارهای منفی و افزایش تعامل تحصیلی دانش آموزان ، طراحی شده است. در این نوع درمان ، معلم کودک در ارائه معالجه شرکت می کند. مدیریت کلاس درس رفتاری به عنوان یک درمان مؤثر در معالجه اختلال نقص توجه / بیش فعالی (ADHD) از حمایت تجربی قابل توجهی برخوردار شده است.
مداخلات همسالان رفتاری
مداخلات همسالان رفتاری شامل یک یا چند نفر از همسالان دانش آموز است که به کودک دارای مشکلات رفتاری کمک می کنند. معلم به همسالان کودک برای تقویت رفتارهای مثبت کودک و عملکرد تحصیلی کودک با راهبردهای پشتیبانی اجتماعی و دانشگاهی آموزش می دهد. این نوع درمان اغلب در محیط مدرسه مورد استفاده قرار می گیرد و نشان داده شده است که مزایای بسیاری برای پیشرفت تحصیلی ، اجتماعی و بین فردی ایجاد می کند.
مشارکت همچنین نشان داده است که تأثیر مثبتی برای دستیار همسالان نیز دارد ، زیرا احساس مسئولیت پذیری و تغییرات رفتاری سازنده را تقویت می کند. ثابت شده است که مداخلات همسالان رفتاری توسط دانش در درمان ADHD مؤثر است.
انواع مداخلات رفتاری مبتنی بر همسالان وجود دارد ، از جمله:
مدل سازی همسالان
آموزش شروع همسالان
تدریس در کلاس درس
آموزش والدین رفتاری
آموزش والدین رفتاری برای آموزش به والدین چگونگی تقویت رفتارهای مطلوب در فرزندانشان ، دلسرد کردن رفتارهای ناخواسته و بهبود تعامل والدین - کودک ایجاد شده است. در این روش درمانی ، والدین نقش مهمی در درمان مشکلات رفتاری فرزندان خود دارند. در طول جلسات درمانی ، والدین یاد می گیرند که چگونه رفتارهای فرزندان خود را در خانه با دقت مشاهده کنند و به آنها مهارت می دهند تا با استفاده از تمجید ، توجه مثبت و پاداش ، رفتارهای مثبت فرزندان خود را به آنها پاداش دهند. همچنین به آنها آموخته می شود که از قانون تنظیم کنند ، وقت بگذارند و نادیده بگیرند تا رفتارهای بد را دلسرد کنند.
والدین درمانی رفتاری از تجربی اساسی برخوردار بوده است که می تواند در کاهش مشکلات رفتاری مؤثر باشد - خصوصاً برای کودکان مبتلا به ADHD.
مداخلات مدیریت رفتاری ترکیبی
تحقیقات نشان داده است که ترکیب اشکال مدیریت کلاس درس رفتاری ، آموزش والدین رفتاری ، و / یا مداخلات همسالان رفتاری به خوبی تثبیت شده و برای درمان ADHD مؤثر است.
مدل سازی
مدل سازی نوعی از روش درمانی است که در آن ، یک درمانگر برای ارتقاء تقلید در کودک یا نوجوان ، یک واکنش غیر ترسناک به یک وضعیت منفی را نشان می دهد
ثابت شده است که در درمان اضطراب در کودکان و نوجوانان مؤثر است